سالهاست که با این سوال برخورد میکنم! اینکه آیا برای اینکه در حرفههای مهندسی فعالیت کنیم به ریاضیات احتیاج داریم یا نه و جایگاه ریاضیات در مهندسی چیست؟ در این مقاله قصدم بر این است تا به صورت کوتاه ولی جامع به این سوال پاسخ دهم.
قبل از اینکه بحث را باز کنیم باید بدانید که جایگاه مهندسی واقعا کجاست و مهندسان چه میکنند. مهندسها آچار بهدستهایی هستند که ایدهها و محاسبات دانشمندان را تبدیل به موجودیتی فیزیکی میکنند. بسیاری از دانشمندانی که در مورد الکتریسیته و نیروی برق نظریههایی دقیق و درست دادهاند تا به حال حتی دو سیم برق هم بهدست نگرفتهاند. در آزمایشات دانشمندان تنها وظیفهدار کشف قوانین و حالات هستند اما از ساختن آن عاجزند (البته نه همه آنها). این موضوع از ابتدای پیدایش علم نیز همینطور بوده و این را از تاریخ کشورهای متمدن مانند مصر، یونان و ایرانزمین میتوانید بفهمید. خب اگر همین روال باقی میماند تمام پیشرفتهای بشر تا به امروز تنها روی کاغذ بود! البته کاغذ بازی و این محاسبات یکی از مهمترین بخشهاست اما همه آن نیست. اینجا بود که جامعه علمی بهفکر ایجاد شاخه جدیدی از دانشمندان کرد و علوم را نیز در دو دسته نظم داد: علوم تئوری و علوم عملی.
شاخه جدید از اهالی علم مهندسین بودند; این دسته از دانش کمتری نسبت به دانشمندان برخوردار بودند اما تفاوت بزرگشان این بود که اهل عمل بودند و این موضوع باعث شد تا جامعه دانشمندان و مهندسین همواره به شکل دو مکمل در کنار هم ظاهر شوند.
در سادهترین مثال به یک انبر دست توجه کنید; این انبر دست امروزه انقد پیشپا افتاده و ساده است که حتی کودکان نیز میتوانند با آن کار کنند. اما روزی انقلابی در صنعت بهشمار میرفته. اما بهنظر شما آیا فردی در گوشه خانه نشسته و یکباره به فکر ساخت این ابزار افتاده؟ ساخت چنین ابزاری شاید سالیان دراز طول کشیده و وظیفه اولیه آن را یک دانشمند در حوضه فیزیک عهده دار بوده. دانشمندی که دریافته اگر دو اهرم بهجای اینکه روبهروی هم نصب شوند، اگر به صورت ضربدری متصل شوند فشار بیشتری خواهند آورد. اما تا همینجا به پای او بوده و بقیه مسیر را به یک مهندس دادهاند تا سخت افزار را فراهم آورد.
اما در مورد امروز چه باید بگوییم؟ امروز نیز مانند چندصد سال پیش باید همین روش را در پیش بگیریم؟
جایگاه ریاضیات در مهندسی نوین
در واقع این موضوع بستگی به این دارد که شما میخواهید چه مسیری در پیش بگیرید. آیا میخواهید تنها یک حرفه از علوم مهندسی را بیاموزید یا یک شاخه مستقیم از علوم مهندسی را. بگذارید برایتان مثالی بزنم:
تعمیرات بردهای الکترونیکی یک حرفه از علوم مهندسی است و مستقیما نمیتوان از آن به عنوان مهندسی یاد کرد و مسلم است که شما در این حرفه طراحی خاصی انجام نمیدهید. اصولا تحلیلات تئوری و ریاضیات پشرفته جایی مطرح میشود که شما قصد طراحی را داشته باشید و مسلم است که در حرفه تعمیرات شما نیاز بسیار اندکی به ریاضیات دارید و همانقدر که در دوره آموزش برق ذکر شد کافی است برای شما.
اما اگر قصد یادگرفتن یا تحصیل در رشته الکترونیک را داشته باشید قضیه فرق میکند. آنگاه شما نمیتوانید به سادگی از کنار اینگونه موضوعات رد شوید و قطعا باید در علوم پایه مهندسی مانند ریاضیات و فیزیک اطلاعات کافی را داشته باشید. این نکته را برای عزیزان دانشجو میگویم که تنها پاس کردن ریاضی عمومی 1 و 2 مهم نیست. باید مفهوم واقعی موضوعات را یاد بگیرید و گرنه ابدا به موفقیت دلخواهتان نخواهید رسید.
علوم مهندسی نه از نظر آکادمیک بلکه از نظر علمی از زیر شاخههای فیزیک است و پایه و اساس فیزیک نیز ریاضیات است! پس قطعا نمیتوانید بدون دانش کافی از تئوریات مربوطه در اینگونه موارد فعالیت کنید.
واقعبین باشید. موقعیت و تمایل خودتان را برسی کنید و درست تصمیم بگیرید. هرگز و هرگز و صدها بار دیگر هرگز تعصبی تصمیم نگیرید. اگر میخواهید که تنها طراحی سایت کنید نیازی به ریاضیات پیشرفته ندارید و بهتر است وقت خود را تنها روی تقویت مهارت خود بگذارید چرا که طراحی سایت یک مهارت است نه یک دانش. اما اگر میخواهید مهندس کامپیوتر شوید بحث فرق دارد. باید مدار منطقی، ساختمان داده و ریاضیات 1 و 2 و محض را بهدرستی بدانید تا بتوانید مهندسی لایق و کارآمد باشید که بتوانید سیستمهایی جذاب، تولید و طراحی کنید. اما اگر قصد دارید که دانشمند علوم کامپیوتر شوید و در ابعاد طراحی ماهیت سیستمها فعالیت کنید حتی تمام ریاضیات و فیزیک دانشگاه تمام رشتهها هم برای شما کافی نیست! باید ریاضیات را قورت بدهید! باید ریاضیات را مانند عضوی از خانواده خود بپذیرید و هر روز با او درگیر باشید.
کلام پایانی
به نظر من همه چیز بستگی به شرایط، تصمیمات و واقعبینی شما دارد و تنها مصیبت در هر راهی تعصب است و بس. اگر پدربزرگ شما 10سال پیش به شما گفت ریاضیات در زندگی بهدرد نمیخورد این را به یک بهانه تعصب گرایانه تبدیل نکنید! شرایط خود را بسنجید و درست تصمیم بگیرید.البته باید بگویم که برای یادگیری ریاضیات هیچ نیازی به دانشگاه رفتن ندارید. اینترنت بزرگترین دانشگاه جهان است و میتوانید به خوبی از آن استفاده کنید.
اما اگر از من بپرسید میگویم که ریاضیات جلوه دیگری از خرد است و میتواند شما را به درجهای از آگاهی و کمال برساند که خودتانهم فکرش را نکنید. اگر بخواهند در جهان تنها سه دانش بنیادی را معرفی کنند قطعا یکی از آنها ریاضیات است و بر خلاف اسم ترسناکش بسیار لذت بخش و شیرین است. شخص بنده هر زمان که مشکلی دارم و یا حالم خوش نیست خودم را غرق در فرمولها میکنم و خیلی مواقع بوده که از دل همان فرمولها راه حل مشکلم در زندگی که شاید هیچ ربطی به ریاضیات نداشته باشد را پیدا کردهام و البته این نظر شخصی بنده است و صلاح مملکت خویش خسروان دانند. تصمیم با خودتان.
خدمتگزار شما رضا غلامی
خردگر سخن برگزیند همــی همان را ببیند که بیند همــی
حکیم ابوالقاسم فردوسی