آیا کسی از شما میتواند پاسخ این سوال را بدهد؟ آرامش چیست؟ هرکس برای خودش تحلیل منحصر به فردی دارد اما آیا کسی میداند واقعا این آرامش در زندگی ما چه نقشی دارد؟
زندگی بشر از هر جهت که به آن نگاه شود پر از اضطراب، استرس و تلاطم است! بسیاری از ابزارهایی که امروزه در اختیار ما هستند روزی برای آرامش و راحتی ما ساخته شدهاند اما الان بلای جانمان شدند. پول روزی اختراع شد تا مردم راحت تر بتوانند زندگی و خرید کنند اما امروز شده دست مایه سیاستمداران برای گرداندن مردم! شده علت اضطراب ما شده علت فخر فروشی و غرور ما شده افیون جامعه بی در و پیکر بشر که هزاران ابزار را اختراع کرد اما در استفاده از یکی از آنها هم آب خوش از گلویش پایین نرفت! به قول ما ایرانیها خدا اگه نعمت میده جرعت استفادشم بده اما انگار به انسانها این جرعت رو نمیده!
گوشه و کنار زندگی مدرن شده استرس و اضطراب. من خودم 25 سال سن دارم اما به گذشته و دورانی کودکیم که نگاه میکنم حس میکنم انگار یه چیزی کمه… یه چیزی رو گم کردیم یه چیزی نیست. اوناییم که سنشون از ما بیشتره خیلی دلشون برای حال و هوای قدیم ترا تنگ شده که به قول خودشون پر بود از لذت و دلگرمی و شلوغی که سن ما قد نمیده.
اینا لذت و دلگرمی نیست و همه اینا فقط اسمن! اسم برای مفهومی حیاتی به اسم آرامش. هرکدام از این اسامی یک جنبه از نعمت بی پایان آرامش رو برای ما رقم میزنن و انگار سالهاست که ازش محرومیم. حالا شاید یکم بیشتر فهمیده باشید آرامش چیست اما هنوز مونده صبر کنید.
آرامش چیست؟ تعریف آکادمیک آرامش
مفهوم لغوی آرامش در زبان پارسی به معنای آرمیدن است. هر زمان که نام آرامش ذکر میشود در ذهن بعضی، سستی و استراحت و بی دغدغه بودن تجسم میشود البته تقصیری هم ندارند! چرا که از کودکی در پاسخ به سوال آرامش چیست به ما همین جواب را دادهاند.
اگر از پدر یا مادرمان بپرسیم که چگونه آرامش کسب کنیم احتمالا به ما بگویند که بخواب، استراحت کن مقداری آب بنوش و راهکارهایی این چنینی. آرامش را در جسم انسان میبینند و از مفهوم واقعی آن بی خبر اند. خیلیها هم اعتقاد بر این دارند که کار و زندگی حتما باید درگیر استرس و اضطراب باشد تا آن کار به درستی انجام شود و یا اگر استرس نداشته باشیم انگار درست کار نکردهایم! آرامش به عنوان مفهومی پست و بی ارزش در جامعه ما جا افتاده و این تعبیر از ریشه و بنیاد غلط اندر غلط است!
قدرت آرامش
کسی از شما هست که به فیزیک اعتقاد نداشته باشد؟ مثلا اعتقاد نداشته باشد که اگر انسانی با تن برهنه روی ذغال داغ بخوابد خواهد سوخت؟ یا اگر یک دریل قدرتمند را روی سر انسانی بگذاریم و با مته سعی به سوراخ کردن جمجمهاش داشته باشیم کسی هست که بگوید هیچ تاثیری روی آن ندارد؟ فکر نمیکنم. بنده مدرس و دانش پژوه فیزیک هستم و به تمام این موارد باور کامل دارم و میدانم که امکان پذیر نیست. اما نیم نگاهی به راهبان شائولین یا مرتاضهای هندی بیندازید. همه این کارهایی که گفتم به همراه هزاران کار غیر ممکن دیگر را بدون هیچ حقه و خراشی و بدون احساس کوچکترین درد انجام میدهند و خودم هم نمیدانم که به چه صورت؟! اما فکر میکنید که راز کار آنها در قدرت بدنیشان است؟ بعضیهایشان انقدر نحیف و لاغر هستند که گویی نای بلند شدن هم ندارند. قدرت اصلی آنها در آرامش ذهنشان است! در پاسخ به سوال آرامش چیست باید بگویم که آرامش برخلاف این تصور که نوعی ضعف است آنقدر قدرت دارد که میتواند قوانین فیزیک را نیز نقض کند!!
آرامش به خواب و تن پروری نیست. دکتر جیمز ال مارشال (James L.Murshal) در این رابطه میفرمایند <<استرس و اضطراب نه در هنگام کار و مشغله بلکه در هنگام اتمام کار روزانه و استراحت به سراغ شما میآید>>. این سخن بسیار زیباست اما افراد بسیاری نیز هستند که هنگام کار نیز دچار نگرانی هستند و از همین رو با عرض پوزش خدمت پروفسور مارشال میگویم که آرامش هیچ ربطی به شرایط ندارد بلکه یک مهارت درونی است. اگر باور نمیکنید داستانی را برایتان خلاصه میکنم و مینویسم.
دیل کارنگی (Dale carnegi) در شاهکارش، کتاب آیین زندگی داستان زوجی را نقل میکند که در شرایطی وحشتناک گیر افتاده بودن که حتی تصورش هم برای ما سخت است. البته قضاوت نمیکنم بلکه ممکن است خدای ناکرده برخی از شما در شرایطی بدتر باشید اما به هر حال داستانی آموزنده است.
<< داستان واقعی مردی به نام مستعار ماریون جی داگلاس از این قرار است که بدبختی برای دوبار به سراغش آمده و زندگی اش را تاریک کرده اند. اول مرگ دختر 5 سالهشان بود که بسیار باعث اندوهشان شد. چندی بعد صاحب فرزندی دیگر شدند و تازه مصیبت قبلی داشت از ذهنشان پاک میشد که این فرزند هم فوت کرد. این پدر میگفت: نمیتوانستم غذا بخورم، بخوابم یا استراحت کنم. فراموش کرده بودم که آرامش چیست. دکترها برایم قرص خواب و مسافرت تجویز کردند که بی فایده بود. مانند آن بود که داخل گیره باشم و گیره هی تنگتر شود و داشتم از این فشار از بین میرفتم. فرزند 4 ساله دیگری نیز داشتم که در این تلاطم و نا آرامی من و همسرم داشت میسوخت. این شرایط روز به روز اسف بار تر میشد تا آنکه روزی به اصرار پسرم در صورتی که حوصله هیچ کاری را نداشتم مجبور به ساخت یک قایق اسباب بازی برایش شدم. سه ساعتی که درگیر آن کار بودم استرس و حال بد از وجود من بیرون رفته بود و فهمیدم آن سه ساعت اولین ساعات آرامش من بعد از آن فجایع بودند.
این پدر راه آرامش خود را یافت و ترجیح داد با تمرین و ممارست به آرامش دست پیدا کند و خود را وقف پسر بچه خود کند تا از اندوه گذشته نابود شده و پناه بچه دیگرش را نیز از بین ببرد.>>
دهها داستان دیگر در این کتاب هست که توصیه میکنم حتما مطالعه فرمایید. قصدم از این داستان سرایی این بود که شمارا متقاعد کنم به این که آرامش چیزی نیست که با خواب به دست آیید و مایه حیات زندگی بشر است. چیزی که حس میکنم سالیان است که گم کردهایم و دیگر یادمان رفته که آرامش چیست؟..
تاثیرات آرامش
در عجبم که انسانها با اسلحه به دنبال دفاع از خود هستند در صورتی که قدرتمندترین سلاح جهان در اختیار همه آنهاست! ذهن بشر به قدری قدرتمند است که فیزیک را نقض میکند، ثروتمندتان میکند و به اندازه دهها ابرکامپیوتر کوانتومی در بدن شما فعالیت انجام میدهد تنها با مصرف مقدار کمی انرژی (در حدود بیست وات به گفته محققان) و اگر برای رسیدن به این قدرت تنها یک کلید باشد، آن آرامش است.
در پاسخ به سوال آرامش چیست میتوانم بگویم که آرامش قدرت بی انتهای زندگی و هنری است که هر انسان باید راه و رسم آن را بیاموزد تا به درستی بتواند زندگی کند و در میان تلاطم زندگی نشکند. نمیگویم که راهب شوید و بر قوانین فیزیک غلبه کنید اما اگر میخواهید زندگی کنید باید آرمیدن را یاد بگیرید. در این صورت است که میتوانید تمرکز کنید، کار کنید تلاش کنید و پیشرفت کنید. آگاه باشید که نا آرامی سمی کشنده است که مدتی طول میکشد تا شمارا زجر کش کند. در ابتدا عقل شما را ضایع میکند و سپس در طی تمام زندگیتان شمارا ذره ذره از درون نابود کرده و میپوساند و نه میگذارد که درست زندگی کنید و نه درست بمیرید!
به قول معروف از ما گفتن بود. حالا میخواید اسیر این سم بشید و هر روز چند دوز از اون رو به بدنتون تزریق کنید و یا نه. صلاح مملکت خویش خسروان دانند….
برای غلبه به نا آرامی تکنیک و مهارت لازمه که من دارم روش تحقیق میکنم. اگر مایلید این زیر کامنت بزارید که مایل هستید و در این صورت این سری مقالات رو ادامه میدم و در قالب مقالات سریالی آرامش چیست تمام تکنیکها و مزایا رو باهاتون در میون میزارم. باور کنید که مهارتهای فردی مثل این خیلی بیشتر از مهارتهای بازار کار و کسب درآمد باعث موفقیتتون میشه و بجای علم شمارو به یک خرد درونی میرسونه. حالا که صحبت از خر شد مقاله رو با یک بیت از فردوسی بزرگ تمام میکنم که میفرماید:
خرد بِه زِ هرچه که ایزد بداد ستایش خرد را به از راه داد
خدمتگزار شما رضا غلامی
موفق و پیروز باشید.